دلنوشته ها

جای امن دل نوشته ها

برای شعرم دنبال قافیه میگردم
هرچه می نویسم ، انگار که نه انگار 
جور در نمی آیند
شاید کلمات اعتصاب کرده اند !

راستی 
چرا این شعر لعنتی به ذهنم آمد؟!
انگار نمی دانست که این روزها
دیگر کسی سرزده هم به مهمانی نمی رود!

نمی دانم 
مانده ام
نفرین بر واژه ها بفرستم؟
یا شعرم را خط خطی کنم؟!

...

لغات را در پی هم جابجا مینمایم
ولی ...
نه !
نمیشود که نمیشود!

...

سراغ ادیب را که گرفتم 
هه ...
او هم از قلم دل کنده بود
در صفحه و پیج سیر میکرد

در پی موسیقی که رفتم
ای وای ...
دیدم دیگر ساز نمیخواهد
دیگر چیزی نیست که کوکش کنی

از همه نا امید نزد خدایم رفتم
رویش سوی دیگر بود
با همه قهر کرده بود و 
بسیار هم دلخور

...

آری شعرم قافیه ندارد
کلمات جور نیست

آرمان.ک.ر
 
 
نگاره: ‏برای شعرم دنبال قافیه میگردم
هرچه می نویسم ، انگار که نه انگار 
جور در نمی آیند
شاید کلمات اعتصاب کرده اند !

راستی 
چرا این شعر لعنتی به ذهنم آمد؟!
انگار نمی دانست که این روزها
دیگر کسی سرزده هم به مهمانی نمی رود!

نمی دانم 
مانده ام
نفرین بر واژه ها بفرستم؟
یا شعرم را خط خطی کنم؟!

...

لغات را در پی هم جابجا مینمایم
ولی ...
نه !
نمیشود که نمیشود!

...

سراغ ادیب را که گرفتم 
هه ...
او هم از قلم دل کنده بود
در صفحه و پیج سیر میکرد

در پی موسیقی که رفتم
ای وای ...
دیدم دیگر ساز نمیخواهد
دیگر چیزی نیست که کوکش کنی

از همه نا امید نزد خدایم رفتم
رویش سوی دیگر بود
با همه قهر کرده بود و 
بسیار هم دلخور

...

آری شعرم قافیه ندارد
کلمات جور نیست

آرمان.ک.ر‏
 
نوشته شده در جمعه 15 شهريور 1392برچسب:,ساعت 1:5 توسط آرمان.ک.ر| |


Power By: LoxBlog.Com